جدول جو
جدول جو

معنی راه جو - جستجوی لغت در جدول جو

راه جو
جویندۀ راه
تصویری از راه جو
تصویر راه جو
فرهنگ فارسی عمید
راه جو
(قَ بَ تَ / تِ)
راه جوی، راه جوینده، جویندۀ راه، پژوهندۀ راه، جویای راه، متجسس و متفحص راه، جویندۀراه حقیقت، پژوهندۀ راه و طریقت درست:
جهاندیدگان پیش او آمدند
شکسته دل و راهجو آمدند،
فردوسی،
و رجوع به راه جوی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کام جو
تصویر کام جو
آنکه در طلب آرزوی خود برآید، جویندۀ کام و مراد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه آب
تصویر راه آب
آبراه، آبراهه، آبرو، مجرای آب، نهر و جایی که آب از آن می گذرد، گذرگاه سیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از راه پو
تصویر راه پو
آنکه باشتاب به راهی می رود، رونده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاه جو
تصویر جاه جو
جاه طلب، برای مثال بر زمین زن صحبت این زاهدان جاه جوی / مشتری صورت ولی مریخ سیرت در نهان (خاقانی - ۳۲۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاه جو
تصویر چاه جو
مقنّی، آنکه کاریز حفر می کند، چاه کن، آنکه قنات را لای روبی می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رخنه جو
تصویر رخنه جو
ویژگی کسی که می تواند در امری دشوار راه گریزی پیدا کند، چاره جو، چاره گر، رخنه کننده و فسادانگیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چاره جو
تصویر چاره جو
چاره جوینده، کسی که در جستجوی راه علاج کسی یا اصلاح امری باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صرفه جو
تصویر صرفه جو
صرفه جوینده، کسی که در خرج کردن پول یا مصرف کردن چیزی اندازه نگاه دارد، مقتصد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شاه بو
تصویر شاه بو
عنبر، مشک، برای مثال بی قیمت است شکّر از آن دو لبان اوی / کاسد شد از دو زلفش بازار شاه بوی (رودکی - ۵۱۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رزم جو
تصویر رزم جو
رزم جونده، رزم خواه، جنگجو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماه نو
تصویر ماه نو
ماه شب اول از تقویم قمری، هلال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آرام جو
تصویر آرام جو
آرامش جو، آرامش خواه، آشتی خواه، صلح طلب، برای مثال یکی پهلوان خواستی نام جوی / خردمند و بیدار و آرام جوی (فردوسی - ۶/۲۱۸)
فرهنگ فارسی عمید
جویندۀ شاه، که شاه جوید، خواستارو طلبکار شاه، خواهنده و پژوهندۀ شاه:
همه سندلی پیش اوی آمدند
پر از خون دل و شاهجوی آمدند،
فردوسی،
،
که شاه او را بجوید، و رجوع به شاه جوی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماه نو
تصویر ماه نو
هلال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرجه جو
تصویر فرجه جو
رخنه جو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چاره جو
تصویر چاره جو
مدبر، تدبیر کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه آور
تصویر راه آور
چیزی که کسی از سفر برای خویشان و دوستان آورد سوغات هدیه نورهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز جو
تصویر باز جو
کسی که جانب دولت یا موسسه ای ماء مور رسیدگی و تحقیق در امری است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه جوی
تصویر راه جوی
جوینده راه، خواهان راه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پناه جو
تصویر پناه جو
آن که خواستار پناهندگی به یک کشور بیگانه است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صرفه جو
تصویر صرفه جو
آن که در خرج کردن اندازه نگه دارد، مقتصد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
راهکار، راه چاره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از رامش جو
تصویر رامش جو
آرامش طلب
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راه بر
تصویر راه بر
مدیر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
Solution
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از صرفه جو
تصویر صرفه جو
Thrifty
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
решение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از صرفه جو
تصویر صرفه جو
экономный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
Lösung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از صرفه جو
تصویر صرفه جو
sparsam
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
розв'язання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از صرفه جو
تصویر صرفه جو
економний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از راه حل
تصویر راه حل
rozwiązanie
دیکشنری فارسی به لهستانی